موسیقی در معماری

موسیقی در معماری

موسیقی در معماری

موسیقی در معماری

دانلود مقالات و پایان نامه های معماری

خوش آمدید
تبلیغات
اخبار:
نویسندگان
موسیقی در معماری

هارمونی کیهانی

گوته روزی گفته بود: « یک فیسلوف برجسته، از معماری به مثابة موسیقی منجمد سخن می‌گوید. ادعای او باعث شد بسیاری اظهار عدم رضایت کنند.

آیا دو مقوله‌ معماری و موسیقی در طول تاریخ بشر و یا دست کم در عصر حاضر بر همدیگر تاثیرگذار بوده‌اند؟ به‌ عبارتی دیگر یکی از آنها در خلق دیگری موثر بوده‌ است؟ برفرض اینکه‌ عامل مستقیم یا اصلی نباشند اما آیا به‌ شکل غیرمستقیم و یا در حاشیه‌ و جوانب نیز بر همدیگر تاثیر نداشته‌اند؟ اگر داشته‌اند کجا، چگونه‌ و چه‌ هنگام نقش‏آفرینی کرده‌اند؟ چه رابطه‌ای بین فضای فیزیکی معماری و فضای غیر‌فیزیکی موسیقی وجود دارد؟ موسیقی‌ای که به معماری می‌گراید کدام است؟ اینها سوال‏هایی هستند که‌ سعی می‏کنم در این مقاله‌ بدان بپردازم.
شوپنهاور مدعی است که‌ همه‌ هنرها می‏خواهند به‌ مرحله‌ موسیقی برسند. با توجه‌ به‌ مقام شوپنهاور حداقل آنچه‌ که‌ در این جمله‌ می‏توان دریافت این است که‌ هنرمعماری در نهایت به‌ مقام موسیقی در حرکت است یا سرانجام مقام معماری همان مقام موسیقی در عالم هنر است. در اینجا می‏توان دریافت که‌ خود موسیقی هدف نیست بلکه‌ مقام آن در عالم هنر و انتزاع نقش برجسته‌تری دارد. بنابراین هدف و مسیری که‌ معماری درمی‏نوردد نه‌ خود موسیقی بلکه‌ جایگاه آن در دنیای هنر است.
بنابراین تشابه‏هایی که‌ در سازماندهی و الگو و غیره‌ در بین موسیقی و معماری وجود دارد نمی‏تواند دلیل تاثیر آنها بر یکدیگر باشد بلکه‌ شاید تنها خاستگاه و یا سرانجامی مشترک باعث ایجاد شباهت آنها شده‌ است. به‌ عبارتی دیگر از احساس و روح انسان سرچشمه‌ گرفته‌ و در دو مسیری متفاوت به‌ سرانجام و جایگاه و مقام زیبایی در دنیای هنر می‏رسد.
از دلایل رابطه‌ موسیقی و معماری که‌ بدان‏ ارجاع می‏شود، می‏توان موارد زیر را برشمرد:
1- اصطلاحات مشابه و تعبیر آنها
2-درک بصری از اصوات
3- خلق یا تداعی فضا
4- انتخاب سازها و جنس صدا
 5- خاطره‌ و انتقال اطلاعات
 6- طراحی فضا با توجه‌ به‌ نیاز موسیقی در اجرا و شنیدن بهتر آن :
(آکوستيک و معماري، انتشار صدا و تباهي آن، صداي هوابرد و کوبه اي، آزار نوفه
ايزولاسيون کلاسهاي تدريس موسيقي، ايزولاسيون سقف در برابر صداي پا، ايزولاسيون صداي کوبه اي،
طراحي اتاق‌هاي تمرين موسيقي، طراحي تالار کنسرت، طراحي مدرسه موسيقي،طراحي كلاسها
فرم، مصالح آبسوربنت)
7- رابطه‌ مستقیم بین عدد (طول و عرض و ارتفاع) در معماری و فواصل و اختلاف صدا در موسیقی

موسیقی یعنی ترکیب اصوات به‌ لحنی خوش‏آیند که‌ سبب لذت شنوایی و انبساط و دگرگونی روح گردد.
ابزارهای بصری همانند ابزارهای موسیقی نظام دهنده‌ای هستند که‌ اجازه‌ می‏دهند فرم‏ها و فضاها و نوا و صداهای متفاوت در یک اثر در کنار هم وجود داشته‌ باشند و ما بتوانیم از نظر فکری و حسی، وجود نظم، یکدستی و هارمونی را به‌ طور همزمان در کل مجموعه‌ احساس کنیم.
اگر نظمی در بین نباشد بیان آن چیزی که‌ یک اثر می‏خواهد بگوید، امکان‏پذیر نخواهد بود.           رودلف آرنهایم
نظم مورد نظر ما تنها یک نظم هندسی نیست بلکه‌ شرایطی که‌ هر کدام از اجزا کل مجموعه‌ به‌ طور مناسب و در راستای هدف کلی در کنار بقیه‌ عناصر چیده‌ شده‌ باشند و آرایش هماهنگی از اجزا ایجاد شود. نظم بدون تنوع، ملال و یکنواختی می‏آورد و تنوع بدون نظم هرج و مرج ایجاد می‏کند. حالت ایده‌آل وقتی ایجاد می‏شود که‌ حسی وحدت دهنده‌ در کنار تنوع وجود داشته‌ باشد.
 

***

 1. اصطلاحات مشابه و تعبیر آنها
ساده ترین رابطه، شباهت‏ها، فصل‏های مشترک و اصطلاحات مشابه موسیقی و معماری است. برای مثال:
محور ، تقارن ،  نسبت، سلسله‌ مراتب ،  ریتم و سکون ، عامل مفروض ، تغییر شکل ، تجانس ، تضاد ، تقابل ، تکرار ، ضرب آهنگ و هارمونی و...  غیره‌
که‌ در موسیقی و‌ معماری از آنها بهره گرفته‌ می‏شود. به‌ نظر می‏آید موضوع نباید به این سادگی باشد، و شاید هم رابطه‌ای اگر باشد در واقع از این حد بیشتر نیست. حال به‌ توضیح بعضی از آنها می‏پردازم:

ریتم و ضرب‏آهنگ:
مارش به خاطر ریتم کوبنده اش هیجان انگیز ، و لالایی با ریتم آرام و لطیف خود به انسان احساس آرامش می دهد، ریتم یک سرود ، کیفیتی باشکوه و غرورآمیز دارد و در مقابل ، آوازهای قدیمی مذهبی که تقریبا بدون ریتم هستند، به انسان حالت عرفانی می دهند.
هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی می نویسد: ریتم تنظیم کننده گیتی است، و به آسمان بیکران و به کرات با شکل‏های مختلف و فراوان نظم می‏بخشد.
همه هنرها به طور عرضی با همدیگر ارتباط دارند، چراکه منشا همه آنها تجلی زیبایی است. این زیبایی در معماری و مجسمه سازی به شکل نسبت های طول وعرض و ارتفاع اتفاق می افتد. در یک چهره، تناسبات هستند که زیبایی می آفرینند. گاهی هم تناسبات رنگ ها باعث ایجاد زیبایی می شوند که در آنجا هم مجموعه فرکانس های نوری، تناسبات دلپذیری را به وجود می آورند. در موسیقی هم نسبت های صوتی به زیبایی منجر می شوند؛ نسبت هایی که به تناسب می رسند. تناسب گاهی در وجه دیداری است و گاهی در وجه شنیداری. تمام گام های موسیقی از دو عدد  دو و سه‌ حاصل می شوند. وقتی که وارد مبحث ریتم می شویم، با دوضربی یاسه ضربی مواجه هستیم. اصلا ریتمی ازاین قاعده خارج نیست. وقتی ریتم ترکیبی می‏شود،حاصل ضرب عددهای دو و سه است و موقعی که ریتم مختلط می شود، حاصل جمع این دو عدد است (البته با ترتیب های متنوع و مختلف). وقتی ما از یک به سمت کثرت حرکت می کنیم، ابتدا با دو و سه مواجه هستیم. در معماری هم با فرکانس هاینوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد. جالب اینکه این تناسبات در بدن انسان، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت کیهانی وجود دارد.
در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد به عبارت دیگر تکرار منظم ومتوالی یک عنصر تصویری ضرب‏آهنگ بصری را بوجود می‏آورد.

 

ايجاد ضرباهنگ ( ريتم ) ، به وسيله ي رديف ستونها – معبد پارتنون ، يونان

تأثیر هماهنگ شده عوامل مختلف چون نور و صدا، و غیره می تواند با حرکات عملی، تلفیق شده و موجب پیدایش احساس زیبا در شخص گردد. در یک بیان معمارانه، فواصل منظم سایه و روشن فضا می تواند با «ریتم مشخص » بر حرکات انسان در فضا منطبق شود. این انطباق، منظم کننده و رهبری کننده آن حرکات در فضا است . به عنوان مثال از یک حرکت «ریتمیک» متشکل از نور و تاریکی در رابطه با حرکت انسان، می توانیم قدم زدن در کنار یک ردیف ستون، یک ردیف درخت، ردیف نورگیری‏های سقفی یا معبری که در شب با چراغ به فواصل معین روشن شده را تصور کنیم . همین طور تعدادی دهنه‏های ثابت قوس ها وگنبدها که باعث ایجاد یک جریان متناوب فضایی می شوند. این تعبیری است از در برگرفتن موسیقی در معماری به اتکاء ادراکی از مفهوم موسیقی «ریتم فضا».

  

نمونه اي از ريتم در جزئيات در بازار ، اصفهان

سکون و توقف با مفهوم مکث در معماری جنبه ای کاربردی دارد. پاگرد پله‏ها ، میادین و گره های شهری از نمودهای کاربردی آن است. گاهی با ایجاد یک عامل یا عنصر در فضای معماری و جلب توجه بیننده ، عامل مکث و سکون را می توان به خوبی پدید آورد.
تقارن:
تقارن در گام ماهور باعث شادمانی و نشاط می شود و اگر این تقارن به هم ریزد باعث غم و حزن می شود.
وحدت گرايي – شاخص ترين ويژگي مفهومي معماري و موسيقي ايراني
اصولاً جوهر و ذات معماري ايران ، وحدت گرا و در پي وحدت است

 

تکيه اميرچخماق يزد

سازماندهي فضا بر اساس الگوهاي رايج در معماري و موسيقي ايراني
ايده هاي تشکيل دهنده‏ی فضا در معماري و موسيقي ايراني خاصيت الگويي دارند . اين الگوها در معماري ايراني به صورت سازماندهي چهارايواني ، حياط مرکزي ، محوري ، تقسيم هندسي سطوح ( شطرنجي ، صليبي و ... ) مي باشد .
به همين خاطر تمايزات و تفاوتهاي ناشي از عملکرد و کاربريهاي مختلف ، چندان برجسته نيست . همين ويژگي الگويي در موسيقي ايراني و بداهه پردازي‏ها بر اساس انگاره هاي مشخص ملوديک سبب مي شود که هر گونه شباهتي در اصوات و فواصل ناشي از آنها در مقام ها ( براي مثال همايون و بيات اصفهان ) اهميت زيادي نداشته باشد و مهم اين است که آيا الگوهاي ملوديک که با عطف به آنها موسيقي هنگام اجرا خلق مي شود ، يکسانند و يا متغير و متفاوت .
 سلسله مراتب در کشف فضاي معماري و موسيقي ايراني

بر اساس سلسله مراتب ، اولين رويارويي با فضاها از طريق شناسه ها و نشانه هاي بيروني بنا ( چون بادگيرها و مناره ها به عنوان عناصر عمودي ، گنبدها و ... ) ايجاد مي گردد . در مرحله ي بعدي از درک و آشنايي با فضا ، ورودي ها هستند که کاشف فضا را در مرحله ي اصلي ارتباط فضاي بيرون و درون قرار مي دهند ، يا به عبارتي ديگر ، دعوت از فضاي بيرون به درون از طريق ورودي و تناسبات و عناصر آن ايجاد مي شود .
به همين منظور در معماري ايراني ، ورودي از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد و اغلب مورد تأکيد فراوان قرار مي گيرد . در بناي معماري اي که از الگوي حياط مرکزي پيروي شده است ، پس از عبور از ورودي به صحن مرکزي حياط ، اغلب به خاطر توجهي که معمار ايراني به فضاي درون داشته است ، نماهاي داخلي و رواق ها و ايوانها به بهترين شکل ممکن طراحي و پرداخت شده است .
اين سلسله مراتب طراحي فضا و گزينش مکان براي عناصر تعريف کننده با آن و قرارگيري الگوها در انتقال به فضاي دروني بنا ادامه مي يابد و همواره به همان اصولي که اشاره شد ( ورودي ، تقسيم راه ، تغيير مسير ، توقف به منظور تعيين جهت ، حرکت و بهره وري بصري و جز اينها ) وفادار مي ماند .


سلسله مراتب ورودي در عمارت سالار سعيد سنندج

اصل سلسله مراتب در موسيقي ايراني چه در جايگزيني الگوي فرمهاي موسيقي و چه در ترتيب قرارگيري گوشه هاي رديف دستگاهي مورد توجه بوده و غالباً به صورت زير مي باشد :
- فرم پيش درآمد ( يک قطعه ي سازي با ريتم ثابت و تصنيف شده که در آغاز دستگاه موردنظر قرار مي گيرد )
- درآمد ( مهمترين گوشه ي دستگاه موردنظر که معرف مقام و مد اصلي آن بوده و هويت دستگاه را مشخص مي سازد)
- گوشه‏هاي بعد از درآمد
- فرم چهار مضراب ( قطعه اي سازي که مي تواند داراي تمپو و ضربهاي متفاوت 4/2 ، 8/6 ، 16/6 ، 16/12 و ... باشد)
- فرم تصنيف ( قطعه ي موسيقي با وزن مشخص که بر روي کلام يا شعر ساخته مي شود)
- فرم ضربي ( يک پاساژ يا يک قطعه ي کوتاه آوازي که به صورت بداهه سرايي در اجزايي گنجانده مي شود که ضرب آزاد نداشته و با الگوهاي ثابت وزني دو ضربي ، سه ضربي ، چهار ضربي و ... تنظيم مي شود)
- فرم رنگ (قطعه اي سازي که در آخر مجموعه قرار گرفته و در ميزانهاي 4/2 ، 4/3 و 8/6 و ... که حالتي از رقص و سماع را در شنونده برمي انگيزد)
2. درک بصری از اصوات (رابطه‌ای دو طرفه‌)
درک بصری از اصوات و امواج محیط پیرامون و طبیعت، در آفریدن هر دو دخیل هستند. برای مثال موسیقی بودائی‏هایی که در فراز قله‏های چین و میان انبوهی از درختان آنرا خلق کرده اند و امروز حتی به عنوان موسیقی ریلَکسِیشِن)‏relaxation‏) از انها استفاده می شود، به نوعی به وزش باد، یا ابری که میان دره‏ها پرواز می کند، شباهت دارد. موسیقی هوی متال (‏Heavy metal) این سبک از موسیقی در اصل برای اعتراض و بیان نابسامانی‏ها و ناامنی‏ها بوجود آمده است. اکنون خواننده با صدایی عصبانی و شاید محزون از این اوضاع شکایت می‏کند. صدای هارش گیتار و ریتم، صدای ماشینهای موتوری و انبوه آسمان خراش‏ها را به یاد شما می آورد. این موسیقی خیلی خوب به این وضع اعتراض می‏کند.
3. خلق یا تداعی فضا
برخی از موسیقی‏ها و یا سبک‏ها، ذاتا روح فضاسازی، تجسمی و تصویری دارند. موسیقیدان با چیدن ملودیها، و زیر صداهای مخصوص خود، و آمیختن آن با هنر تنظیم منحصر به فرد، برای شما یک فضا و حالت کاملا مجازی و تخیلی ایجاد می‏کند. این فضا و حالت می تواتند خوشایند، آرامش دهنده، توهم زا، استرس آور و یا رعب انگیز باشد. موسیقی متن فیلم های جنایی یا ترسناک از این قائده بهره می گیرند و ترس و هراس شما را با این ترفند چندبرابر می کنند.
موسیقی اصیل ایرانی با اینکه به قول استاد حسین علیزاده تصویری نیست، ولی باز خاطره اماکن و شهرهای مختلف را زنده می کند.
4. انتخاب سازها و جنس صدا
مانند فلوت آمریکای لاتین که‌ صدایی تخیلی و آسمانی دارد و احساسی متفاوت در مکان را در ما ایجاد می‏کند.
5. خاطره‌ و انتقال اطلاعات
موسیقی فولکلور و اصیل ایرانی با اینکه فضاسازی نمی‏کند ولی اطلاعات خوبی را به ذهن انسان وارد می‏کند.
تمام این موارد بر ذهن معمار موثر واقع می‏شوند و در خلق فضا موثر هستند.
6. طراحی فضا با توجه‌ به‌ نیاز موسیقی در اجرا و شنیدن بهتر آن
ساختمان اپرای سیدنی به دلیل اکوستیک قوی ان-که امواج صوتی را در کمتر از۲ ثانیه مستهلک می کند- شهرت دارد.

آکوستيک و معماري
هارموني صوتي همانند هارموني تصويري ، تضميني براي لذت زيبايي شناسي است. سکوت وظيفه ي معماري است تا صداي فضا در آن طنين افکند. به سبب اشکالات بيشمار و پيچيدگي مسائل مربوط به انتشار صدا در فضاي سرپوشيده (تالارها ) ، ناچار اين گونه مطالعات به کمک روشهاي ساده شده اي که راه عملي براي نيل به هدف را به سهولت ميسر مي سازد ، انجام مي گيرد و ساده ترين راه براي بررسي ترسيمي و مطالعات آکوستيکي بر روي اسکيس ساختمان تالار ، فرضيه ي پرتو صدا و انتشار خطي امواج آکوستيکي است .
صداي هوابرد و کوبه اي
شناسايي تفاوت صداي هوابرد و کوبه اي براي يافتن راههاي مبارزه با صداي آزاردهنده و ميرايش آنها بسيار مهم مي باشد زيرا پخش انرژي آکوستيکي براي اين دو يکسان نيست و براي هر يک شرايط پخش و يا پيشگيري جداگانه اي وجود دارد .

             
چند نمونه از صداي هوابرد                                                                                  چند نمونه از صداي کوبه اي

انتشار صدا و تباهي آن
چگونگي انتشار صدا در يک فضاي باز که ديواري آن را محدود نکرده باشد ، تنها بستگي به ساختمان هندسي سرچشمه دارد ؛ از اين رو کاهش شدت صدا – انرژي آکوستيکي که در هر ثانيه از يک مترمربع مي گذرد – که با فاصله ي آن از سرچشمه بستگي پيدا مي کند و تنها تابع ابعاد هندسي آن است و به فرکانس بستگي ندارد ،  تباهي هندسي انتشار صدا ناميده مي شود . فزون بر تباهي هندسي صدا کاهشهاي ديگري مانند تباهي در فضا – تباهي هوا ، تباهي بخارآب و مه ، تباهي باد و ... – يا تباهي در زمين – تباهي در گل و گياه – نيز به شدت صدا را مي کاهند ؛ از اين رو براي پيشگيري از آزار صدا ( نوفه ) با بهره گيري از تباهنده هاي نامبرده يا تباهنده هاي ويژه ي ديگر – مانند ديوارکهاي بازدارنده يا گذاردن سرچشمه در ژرفاي زمين – کوشش مي گردد که آزار نوفه کاهش يابد
براي بررسي تباهي هندسي مي توان سرچشمه هاي صدا را به سه دسته ي نقطه اي ، خطي و سطحي تقسيم کرد . سرچشمه ي نقطه اي به سرچشمه هايي گفته مي شود که اندازه هاي سرچشمه ي صدا در برابر طول موج ناچيز باشد مانند يک نفر گوينده ، يک بلندگو ، بيشتر تکنوازيها ؛ که در آنها امواج آکوستيکي از همه جهات منتشر مي گردند و مي توان امواج را کراتي در نظر گرفت که سرچشمه درمرکز آنها قرار دارد . از اين رو در چنين ميداني شدت انرژي آکوستيکي و فشار صدا با افزايش فاصله ، کاهش مي يابد .
آزار نوفه
نوفه هاي تأثيرگذار بر ساختمان را مي توان به قسم زير دسته بندي کرد :
1) نوفه ي خارجي : نوفه هايي که توسط پوسته ي خارجي و ديواره ها و پنجره هاي بيروني يک ساختمان وارد مي شوند ؛ مانند نوفه ي ترافيک هوايي – سر و صداي ناشي از پرواز هواپيماها بخصوص در حوالي  فرودگاههاي تجاري و نظامي ، نوفه ي صنايع – ايجاد شده به وسيله ي کارخانجات بزرگ و کوچکي که در گوشه و کنارشهرها پراکنده اند از جمله فلزکاري ، کفاشي و نساجي ، نوفه ي ترافيک زميني – براي بررسي دقيق آن بايد نوع وسيله ي موتوري ، سرعت حرکت آن و فواصل حرکت را نيز در نظر گرفت ، نوفه ي ترانسفورماتور – تراز نوفه ي ترانسفورماتورمتناسب با قدرت نامي آن مي باشد ، نوفه ي راه آهن – نوفه ي راه آهن در فرکانسهاي بم ، انرژي کمتر و در نتيجه مزاحمت کمتري نسبت به نوفه ي موتوري دارد ، نوفه ي محيط مسکوني .
2) نوفه ي داخلي : نوفه هايي که از فضاهاي همجوار به گوش مي رسند ؛ مانند نوفه ي وسايل خانگي.
3) نوفه ي تجهيزات و تأسيسات ساختماني : مانند نوفه ي تهويه.

فرم
در مورد تعيين فرم كلاسها، نخستين نکته اي که بررسي مي شود ، نسبت طول و عرض و ارتفاع به يکديگر مي باشد . ابعاد و فرم بايد طوري انتخاب گردد که حتي الامکان امواج ، يکنواخت پخش گردند و اين خود مستلزم اجتناب از ابعاد صحيح مي باشد

مصالح آبسوربنت
براي ايجاد آکوستيک مطلوب در تالار ، بايد واخنشي مناسب وجود داشته باشد و اين امر در صورتي عملي است که علاوه بر غيرقرينه و غيرهندسي بودن فرم كلاسها ، سطوح، نيز ناهموار ساخته شده و مصالح آبسوربنت ( جذب کننده ) به طور درهم در تالارها و كلاسهاي موسيقي به کار گرفته شود .
موادي که براي آبسورپسيون به کار برده مي شوند انواع مختلفي دارند و شناسايي مشخصات آنها ، نوع کاربردشان را تعيين مي نمايد .
ايزولاسيون پنجره ها
در ساختمانها پنجره ها ، همواره نقطه ضعف ايزولاسيون صداي هوابرد و نوفه بيرون – نوفه ي ترافيک و نوفه ي صنايع و ... – مي باشند ؛ رسيدن به بالاترين حد ايزولاسيون در پنجره هاي بازشو خود تابع نکات زير است :
شيشه‏ي دوبل از دو شيشه به ضخامتهاي گوناگون ، فاصله ي کافي ميان شيشه ها ، آب بندي کافي با چارچوب و چسبندگي کافي شيشه ها به قاب پنجره ، به کار بردن خمير پلاستيکي کشسان براي محکم کردن شيشه ها ، ساخت پنجره و نصب آن.
چنانچه در ساختمان پنجره از آهن يا فلزات ديگر نيز استفاده گردد تأثير چنداني در ايزولاسيون آن ندارد .
با وجود رعايت نکات ايزولاسيون در ساختمان پنجره ها ، حداکثر ايزولاسيون آن معادل يک ديوار ساده ي سبک مي گردد و از اين رو پنجره همواره نقطه ضعف ايزولاسيون بنا مي باشد .
ايزولاسيون صداي آسانسور، ايزولاسيون دودکش ها، ايزولاسيون لوله کشي ها، ايزولاسيون سقف در برابر صداي پا، ايزولاسيون صداي کوبه اي، ايزولاسيون کانالهاي تهويه، ايزولاسيون کانالها و شيارها، ايزولاسيون کلاسهاي تدريس موسيقي، ايزولاسيون صداي آسانسور

 طراحي اتاق‌هاي تمرين موسيقي، طراحي تالار کنسرت، طراحي مدرسه موسيقي

طراحي كلاسها
براي طراحي كلاسها بايستي از اصول تئوري ذکر شده ، نتايجي به منظور رسيدن به بهترين راه را با توجه به تجربيات گذشتگان براي تعيين فرم و حجم و پوشش ديوارها به دست آورد .عوامل اصلي که براي طراحي موردنياز مي باشد ، عبارت است از : حجم ، فرم و پس آوا

  تالار کنسرت رويال فستيوال هال لندن
معمار: ROBERT  MATTHEW
آکوستيک : P. H . PARKIN ' HOPE  BAGENAL 

مقطع ازسالن کنسرت رويال فستيوال هال( لندن )

اين تالار باگنجايش 2400 نفر و 22000 مترمکعب حجم ، يکي از بزرگترين تالارهاي کنسرت دنيا محسوب مي گردد . بزرگي ابعاد اين تالار را مي توان در اين جمله خلاصه کرد که فاصله ي صحنه تا آخرين رديف 45 متر است که به همين دليل مجبور بوده اند که شيب کافي براي رعايت نکات آکوستيک و اپتيک در نظر بگيرند .

 

  پلان تالار کنسرت رويال فستيوال هال

همانگونه که ازاشکال به خوبي مشهود است به منظور پخش يکنواخت صوت در کليه ي نقاط تالار چهار رفلکتور بزرگ چوبي بر بالاي صحنه ( سکوي ارکستر) نصب گرديده است . سقف کاذب اين تالار را نيز طوري بنا کرده اند که هم پخشايي را زيادتر مي نمايد و هم پخش انرژي آکوستيکي را در بالکن و رديفهاي عقب بيشتر مي نمايد ؛ همچنين با ساختن بالکنهاي جانبي برجسته اي که ضمنا˝ هيچ نوع تقارني هم ندارند براي ازدياد پخشايي ميدان آکوستيک اقدام گرديده است .
پس آوای اين تالار در حالت پر و خالي چندان اختلافي با هم ندارد ؛ علت کاهش واخنش در فرکانسهاي کم ، وجود سطوح پوسته‏اي فراوان در گوشه و کنار تالار مي باشد .

نماي داخلي تالار کنسرت

اتاق موسیقی کاخ عالی‌قاپوی اصفهان که شبیه اتاق‌های استودیوهای موسیقی امروزی، دیوارهایش آکوستیک است. طراحی علمی این سقف و دیوارها به پخش مناسب و اکوی صدای ساز نوازندگان دربار صفوی کمک می‌کرد و موسیقی را در تمام سالن به خوبی پخش می‌کرد

7. رابطه‌ مستقیم بین عدد (طول و عرض و ارتفاع) در معماری و فواصل و اختلاف صدا در موسیقی
مهمترین رابطه‌ را می‏توان در این بند جستجو نمود که‌ به‌ شرح زیر می‏باشد.
نقش رياضيات و تناسب در معماري و موسيقي
معماري و موسيقي هر دو موجوديتي نيمه مادي نيمه معنوي دارند و در ايجاد آنها بيش از حس بينايي و لامسه و شنوايي ، عقل و اعداد و محاسبه دخيل هستند .
کاربردهاي رياضي و يا حتي گاهي نظريه هاي فيزيکي را در موسيقي مي توان به کار برد ، بين موسيقي و اعداد پيوند نزديکي وجود دارد ؛ از مجموع انديشه ي رياضي ، که در موسيقي حاضر و ناظر است و حتي در برخي موارد نيز نسبت به رياضيات در مراحل پيشرفته تري است ، به سهولت مي توان استفاده کرد . کشش اصوات ، فواصل موسيقيايي ، جنبش و حرکت ( تمر يا طنين ، در آخرين نوع تحليلي اش ) نيازمند رياضيات است . فاصله ي يک صوت به گونه اي عددي – رياضي پي ريزي مي شود ... تا بتواند به همان شرط الزام آور تناسبها و وحدت صوتها که خاستگاه پايه اي يک اثر موسيقيايي است ، پاسخ گويد .
منظور از تناسب در معماري ، نسبتي است که بيان کننده ي رابطه ي بين دو يا چند اندازه است .

براي تناسب تعاريف مختلف قائل شده اند و اصولا˝ مي توان دو نوع تناسب را مشخص کرد : تناسب رياضي و تناسب هندسي . تناسب رياضي براساس يک واحد با مقدار ثابت است و گوياي نسبت عددي هر اندازه ي ديگر به اين واحد يا مدول است . به عنوان مثال نسبت قطعات در يک معبد يوناني بر اساس اين واحد يا مدول محاسبه مي شود . نسبت طلايي که لوکوربوزيه هم مدولر خود را بر اساس آن تهيه کرده است ، نمودار يک تناسب هندسي است . اين نسبت که اولين بار اقليدس به شرح آن پرداخته است ، به اين ترتيب به دست مي آيد که يک پاره خط به گونه اي به دو قسمت مي شود که نسبت قطعه ي کوچکتر به قطعه ي بزرگتر برابر نسبت قطعه‏ي بزرگتر به تمامي پاره خط مي باشد . تجربه ثابت کرده است که اگرنسبت بين طول و عرض آن برابر نسبت طلايي باشد ، متناسب ترين شکل مستطيل به نظر مي رسد و اين بدان معني است که نزديکترين فرم را به زيباترين فرمي که يک انسان متعارف در ذهن خود تصور مي کند دارد .
     

نسبت طلايي a:b=b(a=b                                           لوکوربوزيه ، انسان مدولر

فرم يا صورت اساسا˝ تابع سبک نيست اما استفاده از آن در ارتباط با زمان است اما تناسب بر خلاف آن جهاني بوده و زمان نمي شناسد . يک مثال خوب در اين زمينه ، تشابه نسبتهاي رعايت شده در دو ويلا ، يکي ساخته ي پالاديو – ويلاي پالاديو در مالکونتنتا در نزديکي ونيز – و ديگري اثر لوکوربوزيه – ويلايي در گارچس – است ؛ عليرغم تفاوتهايي که در شکل ظاهري اين دو ساختمان وجود دارد ، هم پالاديو و هم لوکوربوزيه از نسبتهاي 4 : 3 ، 4 : 4 ، 6 : 4 ( يا به صورت ديگر 3/1 : 1 ، 1 : 1 ، 2/1 1 : 1 ) استفاده کرده اند که استفاده از همين اعداد به عنوان نسبت زماني در موسيقي ، ضرب آهنگي کاملا˝ مطبوع ايجاد مي کند .

قياس نسبتهاي بين ويلايي از پالاديو در مالکونتنتاMalcontenta ، قرن شانزدهم ( چپ) و ويلايي از لوکوربوزيه در گارچس

نسبت‏ها و هارمونی:
تناسب‏های معماری منحصرا در حیطه‌ معماران نیست. روابط مستقر در طبیعت در موسیقی هم متظاهر می‏شوند. معمارانی که‌ این هارمونی را بکار میگیرند صرفا تناسب‏های موسیقی را در معماری ترجمه‌ و تطبیق نمی‏کنند، بلکه‌ آن هارمونی جهانی را بکار می‏گیرند که‌ در موسیقی تظاهر می‏کند.
فیثاغورث دریافته‌ بود که‌ هارمونی موزیکال از طریق تناسب بین اعداد کامل کوچک مشخص می‏شوند. چنانچه‌ در شرایط مساوی دو تار صوتی (طول یکی دو برابر دیگری) همزان مرتعش گردند صدات تار کوتاه‏تر یک اکتاو بالاتر از آن دیگریست. حال اگر طول تارها به‌ نسبت 3/2 باشد اختلاف صدا یا زیر و بمی آن به‌ اندازه‌ 5/1 است و چنانچه‌ در رابطه‌ 4/3 قرار گیرند اختلاف ارتفاع تن یک چهارم خواهد بود. بنابراین هم‏آوایی که‌ اساس موسیقی یونانی را پایه‌‏گذاری می‏کند یعنی اکتاو و بنجم و چهارم را می‏توان از طریق روند تصاعدی 4/3/2/1 نشان داد. همچنین دو آکورد ترکیبی  3/2/1 و 4/2/1  

مثال: بنای سن فرانسیسکو دلا وینیا
نمازخانه‌: طول 9 پا ، عرض 6 پا  یعنی نسبت 3/2 حفظ شده‌  که‌ همان فاصله‌ پنجم در موسیقی است.
نسبت طول و عرض شبستان در اصطلاح موسیقی 27/9 تعیین می‏کند که‌ این تناسب تشکیل یک اکتاو و فاصله‌ پنجم طبیعی را می‏دهد. 29/18/9 که‌ 18/9 برابر 1 اکتاو و 27/18 برابر با یک پنجم در موسیقی است
تناسب بین نمازخانه‌ بزرگ و کوچک 6/3 است یا یک اکتاو و رابطه‌ بین عرض ورودی و شبستان اصلی 4/3 است که‌ شامل 4/1 اختلاف صدا در موسیقی است.
یا روش محاسبه‌ ارتفاع بر پایه‌ طول و عرض:
فرض کنیم که‌ طول و عرض یک اتاق 6/12 باشد ارتفاع آن 9 خواهد بود

طبق فرضیه‌ عددی فیثاغورث عدد 3 اولین عدد واقعی است که‌ مربع و مکعب عدد 3 شامل آکوردهای جهانی می‏گردند. هارمونی جهانی را با یک ردیف هفت نمره‌ای 27 ، 9 ، 8 ، 4 ، 3 ، 2 ، 1 نشان می‏دهند زیرا رابطه‌ این اعداد نه‌ تنها شامل هارمونی موسیقی می‏شود بلکه‌ موسیقی غیر قابل شنیدن سماوات و بنیاد روح بشر را نیز دربرمی‏گیرد.



نظرات

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







مطالب مرتبط
پنل کاربری
نام کاربری
رمز عبور
عضویت سریع
نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
درباره ی سایت
بزرگ ترین وب سایت تخصصی ارایه دهنده مطالب و فایل های معماری این سایت تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد .